دانلود آهنگ از ماست که بر ماست از علیرضا آذر
دانلود از ماست که بر ماست
خواننده : علیرضا آذر
آلبوم:از ماست که بر ماست
دسته بندی: دکلمه
حس و حال: عاشقانه
تاریخ: 1404-03-16
کیفیت:128 و 320
👍 0
👁️ 1
⬇️
0برای دسترسی سریعتر به آهنگها، پخش آنلاین و دانلود مستقیم با سرعت بالا، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن اندرویدی مدیاکده را نصب کنید.
آهنگ از ماست که بر ماست اثری از علیرضا آذر در سبک دکلمه و حس عاشقانه است. در مدیاکده میتوانید این آهنگ را به صورت آنلاین بشنوید و یا با کیفیت 128 و 320 دانلود کنید.
متن
کعبه بشکاف مرادت آمد تا گلو حرف نهان دارد عشق
قدر این قدر بدان خانهی حق فزت و ربّ به دهان دارد عشق
ای فلک از قدم روز بگو از امیری که به دوشش نان داشت
تا خداوندی او راه نبود غیر ممکن شدنش امکان داشت
سر هر کوچه طوافی میکرد شمس و مهتاب غزل میخواندند
صد ملک بر سر سجاده ی صبر به زیر لب خیرالعمل میخواندند
کاش آن شب وسط راه طلب ذوالفقاری به کمر میبستی
تا که از ترس بمیرند ای کاش آیتی زرد به سر میبستی
ابن ملجم همهی همهمه هاست که صدای تو به جایی نرسد
او بهانست که در دجلهی پیر ناخدایی به خدایی نرسد
تو چه گفتی که در آن حلقهی چان آب از اندوه به قل قل آمد
سر سجادهی هر تیره دلی بویی از دامنهی گل آمد
تا که از قافله تان جا ماندیم از شما یاری و از ما گله بود
خانه هایی که بنا میکردیم بر دهان گسل و سلسله بود
قطره هایی که به صورت دارم عرق شرم و نگاهی خیس است
تا شما روی گرفتی از نور صحن آتشکدهی ابلیس است
ما که امروز به تنگ آمده ایم هر طرف خانهی ملجم شده است
از خود ماست که بر ماست علی یا علی گفتنمان کم شده است
ماه و خورشید شمایید شما بی شما روز به یغما میرفت
هرکه تنها به جهان می آمد آخرش هم تک و تنها میرفت
از شما بود که باران صبور روی افسردگی خاک آمد
از شما و پسرت بود ای عشق قدسی آن را ره افلاک آمد
من اسیر خودمم کاری کن آخرش سر به قدم بگذارم
نرسد روز سیاهی که در آن قدمی محض تو کم بگذارم
برچسبها
دانلود آهنگ علیرضا آذر پخش آنلاین علیرضا آذر علیرضا آذر دکلمه موسیقی علیرضا آذر کیفیت بالا دانلود آهنگ علیرضا آذر با صدای
کعبه بشکاف مرادت آمد تا گلو حرف نهان دارد عشق
قدر این قدر بدان خانهی حق فزت و ربّ به دهان دارد عشق
ای فلک از قدم روز بگو از امیری که به دوشش نان داشت
تا خداوندی او راه نبود غیر ممکن شدنش امکان داشت
سر هر کوچه طوافی میکرد شمس و مهتاب غزل میخواندند
صد ملک بر سر سجاده ی صبر به زیر لب خیرالعمل میخواندند
کاش آن شب وسط راه طلب ذوالفقاری به کمر میبستی
تا که از ترس بمیرند ای کاش آیتی زرد به سر میبستی
ابن ملجم همهی همهمه هاست که صدای تو به جایی نرسد
او بهانست که در دجلهی پیر ناخدایی به خدایی نرسد
تو چه گفتی که در آن حلقهی چان آب از اندوه به قل قل آمد
سر سجادهی هر تیره دلی بویی از دامنهی گل آمد
تا که از قافله تان جا ماندیم از شما یاری و از ما گله بود
خانه هایی که بنا میکردیم بر دهان گسل و سلسله بود
قطره هایی که به صورت دارم عرق شرم و نگاهی خیس است
تا شما روی گرفتی از نور صحن آتشکدهی ابلیس است
ما که امروز به تنگ آمده ایم هر طرف خانهی ملجم شده است
از خود ماست که بر ماست علی یا علی گفتنمان کم شده است
ماه و خورشید شمایید شما بی شما روز به یغما میرفت
هرکه تنها به جهان می آمد آخرش هم تک و تنها میرفت
از شما بود که باران صبور روی افسردگی خاک آمد
از شما و پسرت بود ای عشق قدسی آن را ره افلاک آمد
من اسیر خودمم کاری کن آخرش سر به قدم بگذارم
نرسد روز سیاهی که در آن قدمی محض تو کم بگذارم دانلود آهنگ
کعبه بشکاف مرادت آمد تا گلو حرف نهان دارد عشق
قدر این قدر بدان خانهی حق فزت و ربّ به دهان دارد عشق
ای فلک از قدم روز بگو از امیری که به دوشش نان داشت
تا خداوندی او راه نبود غیر ممکن شدنش امکان داشت
سر هر کوچه طوافی میکرد شمس و مهتاب غزل میخواندند
صد ملک بر سر سجاده ی صبر به زیر لب خیرالعمل میخواندند
کاش آن شب وسط راه طلب ذوالفقاری به کمر میبستی
تا که از ترس بمیرند ای کاش آیتی زرد به سر میبستی
ابن ملجم همهی همهمه هاست که صدای تو به جایی نرسد
او بهانست که در دجلهی پیر ناخدایی به خدایی نرسد
تو چه گفتی که در آن حلقهی چان آب از اندوه به قل قل آمد
سر سجادهی هر تیره دلی بویی از دامنهی گل آمد
تا که از قافله تان جا ماندیم از شما یاری و از ما گله بود
خانه هایی که بنا میکردیم بر دهان گسل و سلسله بود
قطره هایی که به صورت دارم عرق شرم و نگاهی خیس است
تا شما روی گرفتی از نور صحن آتشکدهی ابلیس است
ما که امروز به تنگ آمده ایم هر طرف خانهی ملجم شده است
از خود ماست که بر ماست علی یا علی گفتنمان کم شده است
ماه و خورشید شمایید شما بی شما روز به یغما میرفت
هرکه تنها به جهان می آمد آخرش هم تک و تنها میرفت
از شما بود که باران صبور روی افسردگی خاک آمد
از شما و پسرت بود ای عشق قدسی آن را ره افلاک آمد
من اسیر خودمم کاری کن آخرش سر به قدم بگذارم
نرسد روز سیاهی که در آن قدمی محض تو کم بگذارم آهنگ
کعبه بشکاف مرادت آمد تا گلو حرف نهان دارد عشق
قدر این قدر بدان خانهی حق فزت و ربّ به دهان دارد عشق
ای فلک از قدم روز بگو از امیری که به دوشش نان داشت
تا خداوندی او راه نبود غیر ممکن شدنش امکان داشت
سر هر کوچه طوافی میکرد شمس و مهتاب غزل میخواندند
صد ملک بر سر سجاده ی صبر به زیر لب خیرالعمل میخواندند
کاش آن شب وسط راه طلب ذوالفقاری به کمر میبستی
تا که از ترس بمیرند ای کاش آیتی زرد به سر میبستی
ابن ملجم همهی همهمه هاست که صدای تو به جایی نرسد
او بهانست که در دجلهی پیر ناخدایی به خدایی نرسد
تو چه گفتی که در آن حلقهی چان آب از اندوه به قل قل آمد
سر سجادهی هر تیره دلی بویی از دامنهی گل آمد
تا که از قافله تان جا ماندیم از شما یاری و از ما گله بود
خانه هایی که بنا میکردیم بر دهان گسل و سلسله بود
قطره هایی که به صورت دارم عرق شرم و نگاهی خیس است
تا شما روی گرفتی از نور صحن آتشکدهی ابلیس است
ما که امروز به تنگ آمده ایم هر طرف خانهی ملجم شده است
از خود ماست که بر ماست علی یا علی گفتنمان کم شده است
ماه و خورشید شمایید شما بی شما روز به یغما میرفت
هرکه تنها به جهان می آمد آخرش هم تک و تنها میرفت
از شما بود که باران صبور روی افسردگی خاک آمد
از شما و پسرت بود ای عشق قدسی آن را ره افلاک آمد
من اسیر خودمم کاری کن آخرش سر به قدم بگذارم
نرسد روز سیاهی که در آن قدمی محض تو کم بگذارم دکلمه عاشقانه جدید دانلود آهنگ عاشقانه
دیگر آهنگ های « علیرضا آذر»
آهنگ های مرتبط « علیرضا آذر»
آهنگ مرتبطی یافت نشد.
نظرات کاربران